گلشيد گلشيد ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

گلشید و پدر بزرگ

ينجاه وهشتمين روز تولد ارسطو

اينكه تاريخ وبلاگ و روزهاي تولد ارسطو يكي نيست! علتش را نميدانم! ولي ميدونم كه ما از روزي كه بدنيا آمده روز اول حساب كرديم در حالي كه همه روز بعد از تولد را اولين روز زندگي ميشمارند. حالا چرا دو روز اختلاف مي افتد نياز به كمك دارم.اگر يكي كمكم كند بسيار سپاسگزارش خواهم شد. ارسطو جون هنوز سرما نشده دوس داشت در كنار آتش عكس بگيره وما هم گرفتيم بعد نوشت: عجب خنگي اين بابا بزرگه كه پست ارسطو را در وبلاگ گلشيد جون گذاشته اين را پاك نميكنم تا سند خنگ بودن باقي باشه!!!!!!!!!!!! براي ديدن وبلاگ ارسطو به اينجا بريد ...
12 مهر 1391

خواب ناز

دیشب برای اولین بار به گلشید جون شیر خشک دادیم و اون تا صبح حسابی خوابید و ما تازه به این نتیجه رسیدیم که دلیل شب بیداریهاش و گریه هاش فقط از گرسنگی بوده  از دیشب تا الان حسابی خوابیده و گذاشته مامانشم بعد از ده روز بخوابه     ...
12 مهر 1391

عيادت گلشيد در منزل

امروز رفتيم خانه گلشيد و او را ديديم اگرچه گريه ميكرد ولي صدايش خيلي دخترونه وظريف بود برعكس ارسطو كه فريادش خيلي بلند است.يه عكس هم ازش گرفتيم ولي يادمان رفت بياوريم. بعدا عكسشو ميگذارم ...
10 مهر 1391

گلشيد و گريه كردن وترساندن مامانش

  طبق صحبتهاي مامان گلشيد امروز براي اولين بار گلشيد جون يك گريه اي را تجربه كرده كه دچار سيانوز گرديده و به اصطلاح ضمن گريه غش كرده واين كارش باعث شده كه مادر ومادر بزرگش وحشت زده شوند و همگي گريان!!آنها را دستپاچه كرده و بيچاره ها خيلي ترسانده! خدا كنه ديگه اينطور گريه ها نكنه.. ...
10 مهر 1391

امشب به خانه گلشيدجون ميروم

  امروز شناسنامه گلشيد را گرفتن و قراره امشب من برم خونه گلشيد و چند تا عكس ازش بگيرم چون باباي گلشيد حوصله وبلاگ نداره ! ولي من دارم بعد نوشت:رفتم عكس از گلشيد جون گرفتم واحوالاتي پرسيدم.از قرار معلوم ديشب خيلي گريه ميكرده! ...
8 مهر 1391